هنر یونان باستان شامل سبک‌ هنرهای مختلفی از جمله دوره آرخایک، دوره کلاسیک و دوره هلنیستیک است که در دوره زمانی حدود ۸۰۰ سال پیش از میلاد شکل گرفت. این هنر بیشتر در معابد، تئاترها، ساختمان ها‌های عمومی و خصوصی، زیورآلات و نسخه‌هایی از آثار ادبی مورد استفاده قرار می‌گرفت.

هنر یونان باستان ترکیبی از سه عنصر انسان، طبیعت و عقل است و یونانیان نخستین هنر طبیعت‌گرا را در تاریخ عرضه داشتند. از مهم‌ترین هنرهای قابل بررسی و مستند می‌توان به سفالگری، مجسمه‌سازی، معماری، ادبیات، موسیقی، زیورآلات، ضرب سکه و نقاشی اشاره کرد. علاوه بر آن یونانیان از اولین تمدن‌هایی بودند که فلسفه دربارهٔ زیباشناسی و هنر را مطرح کردند. گرچه هنر یونان بنیاد سنت هنری اروپای غربی را شکل می‌دهد اما اروپاییان تا میانه سده هجدهم مستقیماً دربارهٔ آن چیزی نمی‌دانستند.

هنر دوره آرخایک :

دوره آرخایک یونان باستان، دوره‌ای است که از حدود سال ۷۰۰ قبل از میلاد تا حدود سال ۴۸۰ قبل از میلاد طول کشید. در این دوره، هنر یونان باستان به سمت تصویرسازی خدایان و قهرمانان اسطوره‌ای رفته بود. این دوره به نام آرخایک به خاطر یافتن نخستین نمونه‌های هنری در محوطه باستانی آرخایک در اتریش نامگذاری شده است.

یکی از مهم‌ترین مشخصه‌های هنر دوره آرخایک، استفاده از نمایش تصاویر بر پایه سمت‌های مختلف بدن انسان و حیوانات بود. در این دوره، بدن انسان با کمک خطوط توصیف شده و همچنین با رنگ‌آمیزی شمره‌های مختلف، تفاوتی میان قسمت‌های مختلف بدن به وجود می‌آمد. همچنین در این دوره، استفاده از اشکال هندسی مختلف برای نمایش بدن انسان و حیوانات بسیار رایج بود.

در هنر دوره آرخایک، موضوعات اساسی شامل تصاویر خدایان و قهرمانان اسطوره‌ای، حیوانات، گیاهان و نمادهای سمبلیک بود. نمونه‌هایی از هنر دوره آرخایک شامل نگاره‌های سفالی، نقش‌های سنگی و تزئینات معماری مانند طرح‌های گچی بر روی دیوارهای معابد هستند.

یکی از مهم‌ترین نمونه‌های هنر دوره آرخایک، نگاره کوروس که در معبد آثنا در دهه‌های اولیه این دوره ساخته شده است. این نگاره یک جنگجوی برجسته‌ای با بدنی متعادل و راست و خطوط سخت دارد که با رنگ‌آمیزی شمره‌های مختلف تنه و موهایش تزئین شده است.

در کل، هنر دوره آرخایک، پایه‌ای برای توسعه هنر یونان باستان بود و الهام‌بخش اصلی برای هنر بعدی اروپا و جهان خاورمیانه بود

یکی از معروف‌ترین نمونه‌های هنر دوره آرخایک، نگاره کوروس است که در معبد آثنا در دهه‌های اولیه این دوره ساخته شده است. این نگاره یک جنگجوی برجسته‌ای با بدنی متعادل و راست و خطوط سخت دارد که با رنگ‌آمیزی شمره‌های مختلف تنه و موهایش تزئین شده است. در زیر تصویری از نگاره کوروس درج شده است.

هنر دوره کلاسیک:

دوره کلاسیک یونان باستان در مدت زمانی حدود ۵۰۰ سال از حدود سال ۴۸۰ قبل از میلاد تا حدود سال ۳۲۰ قبل از میلاد به طول انجامید. در این دوره، هنر یونان باستان به بلندای خود رسید و یکی از مهم‌ترین دوران در تاریخ هنر اروپا و جهان شناخته می‌شود.

در دوره کلاسیک، هنرمندان یونانی به دنبال ترکیب زیبایی و واقع‌گرایی بودند و هدف ایجاد آثار هنری به منظور ارتقاء فرهنگ و تمجید از خدایان و قهرمانان اسطوره‌ای بود. در این دوره، نمایش انسان با تمام جزئیات بدنی، حالت‌های مختلف و احساسات متنوع به عنوان موضوعات هنری بود.

در هنر دوره کلاسیک، توجه به جزئیات بسیار بالا بود و هنرمندان سعی می‌کردند تا بدن انسان و حرکات آن را به شکل کامل نمایش دهند. این دوره همچنین با ارائه طرح‌های تزئینی مجسم و توجه به جزئیات معماری نیز همراه بود.

در این دوره، موضوعات هنری شامل نمایش اسطوره‌ها و افراد مشهور یونانی، انسان‌ها و حیوانات، مسابقات ورزشی، جنگ و برخورد با دشمنان، و زندگی روزمره بود. از مهم‌ترین نمونه‌های هنر دوره کلاسیک می‌توان به نگاره‌های معروفی همچون "ونوس میلو"، "آرتمیس افسانه‌ای" و "آثنا پارتنونی" اشاره کرد.

در کل، دوره کلاسیک یونان باستان به عنوان یکی از بزرگترین دوران هنری در تاریخ شناخته شده است و تأثیر بسزایی بر هنر رومی باستان و همچنین هنر رنسانس داشته است

در دوره کلاسیک یونان باستان، هنرمندان یونانی به دنبال توجه به جزئیات بسیار بالا بودند و سعی می‌کردند تا بدن انسان و حرکات آن را به شکل کامل و واقع‌گرایانه‌ای نمایش دهند. برخلاف دوره آرخایک، در دوره کلاسیک، تمرکز بیشتری بر روی نمایش حالت‌های احساسی و روحی افراد بود و به نوعی سعی شده بود که نمایش انسان در عمق واقعیت و واقعیت‌مندی قرار گیرد.

یکی از مهم‌ترین نمونه‌های هنر دوره کلاسیک، نگاره "ونوس میلو" است که از مجسمه‌های معروف تاریخ هنر به شمار می‌رود. این نمایشگاه یک زن با بدنی ایده‌آل، به شکل طبیعی و واقع‌گرایانه نشان داده شده است. همچنین، نمایش بدن در حالتی از آرامش و زیبایی طبیعی، به همراه توجه به جزئیات بالا، این نگاره را به یکی از برجسته‌ترین نمونه‌های هنر دوره کلاسیک تبدیل کرده است.

همچنین، نگاره‌های "آرتمیس افسانه‌ای" و "آثنا پارتنونی" نیز از دیگر نمونه‌های برجسته هنر دوره کلاسیک هستند که به نمایش گذاشتن زیبایی و واقع‌گرایی نمایش‌های انسانی می‌پردازند.

در کل، دوره کلاسیک یونان باستان بیشترین تأثیر را بر هنر رومی باستان و هنر رنسانس داشته است و به عنوان یکی از بزرگترین دوران هنری در تاریخ شناخته شده است

یکی از برجسته‌ترین نمونه‌های هنر دوره کلاسیک یونان باستان، نگاره "دیسکوبولوس" یا "پرتاب‌کننده دیسک" است که توسط هنرمند یونانی معروف، میرون، در حدود سال ۴۵۰ قبل از میلاد ساخته شد. این نمایشگاه یک ورزشکار با بدنی انعطاف‌پذیر و متناسب نشان می‌دهد که دارد دیسک را به طرف دور قلمرو پرتاب می‌کند.

در این نگاره، بدن و پوزه ورزشکار به شکلی کاملاً واقع‌گرایانه و با جزئیات بالا نمایش داده شده است. حالت بدن و حرکت انعطاف‌پذیر و پرطراوت ورزشکار، به شکلی که تصور می‌شود در همان لحظه قبل از پرتاب دیسک بوده است، نشان داده شده است. همچنین، با توجه به توجه به جزئیات واقع‌گرایانه، پوشش ورزشکار و حوزه بازی نیز به شکل دقیقی نمایش داده شده‌اند.

نگاره "دیسکوبولوس" به عنوان یکی از برجسته‌ترین نمونه‌های هنر دوره کلاسیک یونان باستان شناخته شده است و به عنوان یکی از مهم‌ترین آثار هنری تاریخ شناخته می‌شود که تأثیر بسزایی بر هنر ورزشی و تناسب اندام در قرن‌های بعد داشته است.

هنر دوره هلنیستیک:

دوره هلنیستیک، دوره‌ای در تاریخ یونان باستان است که از حدود سال ۳۲۰ قبل از میلاد تا حدود سال ۳۰۰ پس از میلاد به طول انجامیده است. این دوره در پس از دوره کلاسیک یونان باستان و پس از پایان دوره امپراتوری هخامنشیان، با سقوط امپراتوری مقدونیه و مرگ الکساندر مقدونی در سال ۳۲۳ قبل از میلاد آغاز شد.

در دوره هلنیستیک، هنر یونان باستان به تأثیر هنر مصری و سرزمین‌های شرقی دیگر ادغام شد و این ادغام، تأثیرات بسیار زیادی روی هنر این دوره داشت. در هنر دوره هلنیستیک، توجه به ابرانسان و نمایش زنان و مردان به شکلی گاهی بیش از حد واقع‌گرا و با تمایل به نشان دادن بیشتر جزئیات بدنی به چشم می‌خورد.

در این دوره، تمرکز بیشتری بر روی نمایش انسان با تمام جزئیات بدنی و نمایش احساسات و روحیات آن‌ها بود. هنرمندان از تکنیک‌های مختلفی مانند نقاشی، مجسمه‌سازی و معماری برای نمایش این انسان‌ها استفاده می‌کردند. در این دوره، هنرمندان برای نمایش بهتر احساسات انسانی از روش‌هایی مانند حرکت‌های پویا، چیدمان بافت‌های پوستی و مو، و استفاده از رنگ‌های غنی استفاده می‌کردند.

در معماری دوره هلنیستیک، تمرکز بیشتری بر روی بافت‌های معماری و نمایش دادن ساختارهای بلند و فراتر از حدود آن‌ها بود. آثار معماری بزرگی همچون "معبد زیوس در الیمپیا" و "مجموعه باغ‌های بابل" در این دوره ساخته شدند.

در کل، دوره هلنیستیک در تاریخ هنر یونان باستان به عنوان دوره‌ای از ترکیب هنر یونانی باستان با هنر شرقی شناخته می‌شود و تأثیر بسیاری بر هنر بعدی اروپا و جهان داشته است

در دوره هلنیستیک، هنرمندان یونانی به دنبال توسعه تکنیک‌های خود بودند و از تکنیک‌های جدیدی مانند استفاده از روش‌های پویا در تصویرسازی، مجسمه‌سازی ترکیبی و استفاده از موادی مانند برنز و سرامیک برای ساخت آثار هنری استفاده می‌کردند.

در نقاشی، آثاری با موضوعات مختلف شامل شخصیت‌های افسانه‌ای، نمایش‌های حماسی و تاریخی، نمایش‌های زندگی روزمره و طبیعت وجود داشت. در این دوره، توجه به رنگ‌ها و شدت نور بیشتر شده بود و هنرمندان از رنگ‌های غنی و تند استفاده می‌کردند.

در مجسمه‌سازی، هنرمندان از تکنیک‌های جدیدی مانند ترکیب مواد مختلف برای ساخت آثار مجسمه‌ای استفاده می‌کردند. آثاری مانند مجسمه‌های آبنوسی و مجسمه‌های برنزی به شکلی واقع‌گرایانه و با جزئیات بالا ساخته شدند.

در معماری، هنرمندان تلاش می‌کردند تا ساختمان‌های بسیار بلند و فراتر از حدود آن‌ها را بسازند. این ساختمان‌ها شامل معابد، تئاترها، اماکن عمومی و خانه‌های بزرگ بودند. ساختمان‌های مهم این دوره شامل "معبد زیوس در الیمپیا"، "مجموعه باغ‌های بابل" و "معبد آرتمیس در افسوس" بودند.

دوره هلنیستیک به عنوان دوره‌ای از ترکیب هنر یونانی باستان با هنر شرقی شناخته می‌شود و تأثیر بسیاری بر هنر بعدی اروپا و جهان داشته است. این دوره در تاریخ هنر به عنوان یکی از دوره‌های مهم و تأثیرگذار شناخته می‌شود

یکی از برجسته‌ترین آثار هنری دوره هلنیستیک یونان باستان، مجسمه یونانی ونوس از میلوس است. این مجسمه که در حال حاضر در موزه لوور در پاریس نگهداری می‌شود، از سنگ مرمر سفید ساخته شده است و ارتفاع آن ۲٫۰۵ متر است. این آثار هنری به نمایش گذاشتن زیبایی و ظرافت بدنی و همچنین احساساتی ژست گرفته شده توسط مجسمه‌ساز، معروف است.

Discobolus / by Myron / sculpted in bronze in about 450 BCE